تو به این خریت فهمیدی و ما نفهمیدیم
این مثل را موقعی ایراد می کنند که کسی بخواهد با زبان چرب و نرم کسی را فریب دهد و چیزی را به زرنگی از چنگ او برباید.
گویند شخصی در یکی از خیابانهای اصفهان به طفل خردسالی برخورد کرد .
دید دو دانه اشرفی در دست دارد و آنها را بالا و پایین می اندازد و با آنها بازی می کند.
آن شخص طمعش به جوش آمد و برای امتحان میزان هوش و فراست طفل، با لهجه ای و آهنگی که در موقع خطاب به کودکان به کار می برند به او گفت: بچه جون ! یکی از اینها را به من بده !
طفل بسیار زیرک بود و گفت: قدری صدای خر در بیاور تا بدهم شخص به این سو و آن سو خیابان نظری افکنده و سپس همین که شخصی را در آن حوالی ندید، بنای عرعر کردن را گذاشت و سپس گفت: حالا به عهد خود وفا کن!
طفل گفت: عجب، تو به این خریت فهمیدی که اینها چیز خوبی است ولی من با این آدمیتم نفهمم؟!
16 آذر 1394 | 1258 بازدید