چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است
در انفاق کردن اطرافیان و نزدیکان بر دیگر افراد ارجحیت و الویت دارند.
منابع طبیعی کشور و نیز امکانات علمی، رفاهی، پزشکی و مانند آن در درجه اول باید در اختیار هموطنانمان قرار گیرد. کاربرد: این مثل درباره کسانی به کار میرود که: خویشاوند نیازمند را رها کرده و به بیگانه خدمت میکنند؛ خانواده خود را در سختی و تنگی نگه داشته و خرج دوستان خود را متقبل شدهاند؛ همسایه نیازمند خود را نادیده گرفته و برای تظاهر، به افراد ناشناس انفاق میکند.
بازرگانی نذر کرد برای روشنایی مسجدی که در همسایگی اوست، چهل شب شمع هدیه بدهد. همه شب خادم مسجد به سرای بازرگان میشتافت و شمع نذری را میگرفت. چهل شب پایان یافت، ولی او همچنان به مطالبه خود ادامه میداد و بر سَبیل ابرام امام، هر شب به در سرای وی (بازرگان) میرفت و به اصرار زیاد شمع نذری را مطالبه میکرد.
یک شب که بازرگان از ابرام خادم و امام به ستوه آمده بود، به وسیله خادم به امام پیام داد: دیر زمانی است که مدت آن شمع هر شبه به سر آمده است، اما شمع هر شبه دیگری دارم که اگر آن نیز به کار آید، بیا و بستان! خادم چون این خبر به امام باز گفت، وی برآشفت و پاسخ فرستاد: ای خواجه! ما را معذور دار که شمعی که به خانه رواست، به مسجد حرام است.
25 مرداد 1394 | 1379 بازدید