گلستانه ارقام پارسیان|های‌تک

در حدود هشتاد سال قبل ( یعنی نیمه اول قرن چهاردهم هجری قمری) یکی از رجال سرشناس ایران که از ذکر نامش معذوریم به فرزند ارشدش که برای اولین بار معاونت یکی از وزارتخانه ها را بر عهده...

باهمه بله با من هم بله؟

1_7

در حدود هشتاد سال قبل ( یعنی نیمه اول قرن چهاردهم هجری قمری) یکی از رجال سرشناس ایران که از ذکر نامش معذوریم به فرزند ارشدش که برای اولین بار معاونت یکی از وزارتخانه ها را بر عهده گرفته بود از باب موعظه و نصیحت گفت: فرزندم، مردمداری در این کشور بسیار مشکل است، زیرا توقعات مردم حد و حصری ندارد و غالبا با مقررات و قوانین موضوعه تطبیق نمی کند.

مرد سیاسی و اجتماعی برای آنکه جانب احتیاط را از دست ندهد لازم است با مردم به صورت کجدار و مریز رفتار کند تا هم خلافی از وی سر نزند و هم کسی را نرنجانده باشد. به تو فرزند عزیزم نصیحت می کنم که در مقابل پاسخ هر جمله با نهایت خوشرویی بگو: « بله، بله». زیرا مردم از شنیدن جواب مثبت آن قدر خوششان می آید که هر اندازه به دفع الوقت بگذرانی تاخیر در انجام مقصود خویش را در مقابل آن بله می شمارند.

فرزند مورد بحث در پست معاونت و بعد ها کفالت وزارتخانه مزبور پند پدر را به کار بست و در نتیجه قسمت مهمی از مشکلات و توقعات روزمره را با گفتن کلمه « بله» مرتفع می کرد. قضا را روزی پدر یعنی همان ناصح خیر خواه راجع به مطلب مهمی به فرزندش تلفن کرد و انجام کاری را جدا خواستار شد. فرزند یعنی جناب کفیل وزارتخانه بیانات پدر بزرگوارش را کاملا گوش می کرد و در پاسخ هر جمله با کمال ادب و تواضع می گفت:« بله، بله قربان!» پدر هر قدر اصرار کرد تا جواب صریحی بشنود پسر کماکان جواب می داد : « بله قربان. کاملا متوجه شدم چه می فرمایید. بله، بله!»

بالاخره پدر از کوره در رفت و در نهایت عصبانیت فریاد زد:« پسر، این دستور العمل را من به تو یاد دادم. حالا با همه بله. با من هم بله؟!»

 

4 مهر 1394   |   1307 بازدید