گلستانه ارقام پارسیان|های‌تک

خلاقیت جزو با ارزشترین ویژگیهای تصمیم‌گیری‌های مهم است و هیچ تکنیکی به اندازه‌ی طوفان ذهنی برای افزایش خلاقیت بین مردم شناخته شده نیست و البته متاسفانه تا حالا از...

حل مسائل با طوفان ذهنی

طوفان ذهنی

خلاقیت جزو با ارزشترین ویژگیهای تصمیم‌گیری‌های مهم است و هیچ تکنیکی به اندازه‌ی طوفان ذهنی برای افزایش خلاقیت بین مردم شناخته شده نیست و البته متاسفانه تا حالا از هیچ ابزاری به اندازه‌ی طوفان ذهنی به اشتباه استفاده نشده است. به شما میگویم چرا و چطور فقط یک لحظه از طوفان ذهنی استفاده کنید و به نتیجه برسید.

اول بگذارید کمی در مورد سابقه‌ی این موضوع صحبت کنیم. دهه ۳۰ میلادی، یک مدیر تبلیغات به اسم الکس آزبورن تکنیک جدید تصمیم گیری بوجود می آورد. ایده‌ی او خیلی ساده بود: اگر همه بنشینند و فکرهایشان را روی هم بگذارند، نتیجه خیلی بهتر از این میشود که هر کدام به تنهایی و جداگانه فکر کنند.

بنظر واضح می آید. هر کس ایده‌ای متفاوت دارد، و اگر بتوانیم به شکلی این ایده‌ها را با هم ترکیب کنیم، نتیجه احتمالا خیلی بهتر از جمع کردن تک تک ایده‌ها میشود.

خب، حالا سراغ قوانینی برویم که باید هنگام طوفان ذهنی رعایت کنید:

قانون اول: توجهتان به همه‌ی ایده‌های مطرح شده باشد. هرچه ایده‌ بیشتر، بهتر. یادتان باشه که تمام ایده‌هایی که از بحث گروهی بدست آمده را ذخیره و نگهداری کنید.

قانون دوم: از ایده‌های کارآمد بقیه کمک بگیرید و استفاده کنید. اگر ایده‌ای که میشنوید را دوست دارید و کمی بنظرتان متفاوت از بقیه ی ایده‌ها می آید، در موردش صحبت کنید و نظرتان را به بقیه بگویید. این خیلی برای همه دلگرم کننده‌ست که پشت هم در بیایند.

قانون سوم: ارزش گذاری نکنید. ما فقط ایده‌ها را جمع آوری میکنیم، نه ارزش گذاری و قضاوت. بعداً که زمان مشخصی گذشت، مینشینیم و ایده‌ها را بر اساس ضوابطی که داریم بررسی میکنیم.

کل ماجرا همین است. بنظر آسان می آید، نه؟ بله! آسان است. مسئله این است که با وجود اینکه این فرآیند خیلی آسان می باشد، اما فقط در نصف مواقع جواب میدهد. سالهاست که از روش طوفان ذهنی استفاده میشود و به شکل عجیبی این روش فقط در بعضی مواقع جواب داده است. بعضی وقتها افراد به تنهایی خیلی خلاقتر از آن چیزی هستند که یک گروه بتواند با طوفان ذهنی به آن برسد.

نگاه کردن به نمونه‌های مختلف کمک میکند که دلیل این موضوع را بفهمیم. اینطور که بنظر میرسد وقتی ما در یک گروه کار میکنیم، برایمان خیلی سخت است که بتوانیم از حالت گوش دادن به حالت مشارکت کردن در بیائیم، و برعکس. هرچه گروه بزرگتر میشود، تعداد بیشتری از اعضا ترجیح میدهند که نقش گلدان را بازی کنند و در بحثها شرکت نکنند، و علتش هم این است که فکر میکنند چیزی که میگویند برای بقیه اهمیتی ندارد.

در آخر اینکه وقتی هدف خلاقیت است، خیلی از آدمها دوست ندارند نظرشان را با بقیه به اشتراک بگذارند، چون از اظهار نظر منفی بقیه میترسند. یک خبر خوب برایتان دارم! ما میدانیم که چطور از طوفان ذهنی نتیجه بگیریم. چیزی که میگویم را امتحان کنید.

اول اینکه طوفان ذهنی الکترونیکی را لحاظ کنید.

تعداد خیلی زیادی برنامه‌های نرم افزاری هستند که این اجازه را به شما میدهند که برای طوفان ذهنی از آنها استفاده کنید. این نرم افزارها به جای اسم هر کس از یک مشخصه‌ استفاده میکنند و با این کار شرکت کننده ها دیگر از ارزیابی شدن نمیترسند.

دوم اینکه، آقایون و خانمهای رئیس! اصلا مهم نیست که روی چه مدلی از طوفان ذهنی کار میکنید، شما رهبر و هدایت کننده‌ی بحث نیستید! اگر اینکار را انجام دهید، هر نظری که داشته باشید، بحث را در نطفه خفه میکند، که دقیقا برخلاف هدفی است که طوفان ذهنی دنبالش آن است.

نکته بعدی اینکه مکان جلسه را عوض کنید. تغییر دادن هر کدام از روتین‌های همیشگی باعث میشود که ذهن افراد بازتر شود. برای همین، عوض کردن مکان جلسه میتواند کمک بزرگی به حضور آنها در بحث بکند.

مسئله بعدی، که خودم هم خیلی آن را دوست دارم، این است که قبل از جلسه‌ی طوفان ذهنی، برای افراد تکلیف مشخص کنید و به آنها مشق بدهید. هیچوقت نگذارید بحث با سکوت و نگاه کردن حاضرین به یکدیگر شروع شود. اگر هر کس برای مثال حداقل با ۳ تا ایده‌ی متمایز جلو بیاید، آن وقت است که میتوانیم به جایی برسیم. آدمها وقتی تنها هستند خیلی راحتتر ایده پردازی می کنند. برای همین قوی‌تر میتوانند بحث را پیش ببرند. روشهای خیلی بیشتری وجود دارد، اما این نکاتی که در موردشان صحبت کردیم باعث میشود که بتوانید به نتیجه برسید.

طوفان ذهنی روش معروفی است، چون تحت شرایط درستی که در موردشان حرف زدیم، باعث میشود که یک گروه بهتر از مجموع افرادش بتواند به نتیجه برسد.

 

21 فروردین 1395   |   1067 بازدید