استفاده از نیروهای قوی جهت جذب مشتریان برای فروش محصولات
چه چیز مشتری را آنقدر علاقه مند میکند تا بیاید و برای دریافت خدمات در اتاق شما را بزند؟
نیرومندترین روش جهت نفوذپذیری و برای دستیابی به علایق مشتریان، که دارای ضمانت اجرایی نیز جهت ارائه محصولات و یا خدمات باشد، چیست؟
آیا حدس شما قیمت پایین است؟ اشتباه است. آیا رایگان کردن خدمات؟ بیشتر سعی کنید، تضمین کردن خدمات؟ نه متأسفم. پاسخهای شما اشتباه است.
جواب بسیار ساده است، اما بعضی از نویسندگان مطالب تبلیغاتی در جهان درباره این موضوع یعنی جذب مصرف کنندگان محصولات، چندان با هم هماهنگی ندارند.
چه چیز مشتری را آنقدر علاقه مند میکند تا بیاید و برای دریافت خدمات در اتاق شما را بزند؟ قبل از آن که بخواهم جواب شما را بدهم، میخواهم برای شما چند مثال از دیگر منابع رسانهای بزنم که میدانیم این گونه رسانهها چطور از قدرت شگفتانگیز، کشش و جاذبه بسیار خوب استفاده میکنند.
زمانی که شما این زیرنویسها را میخوانید از خود میپرسید آنها چه چیز مشترکی دارند؟
مجری تلویزیون: امشب ساعت ۱۱ ما با شما خواهیم بود و در پشت این مجری صحنههایی از کنسرت یک خواننده مشهور در حال پخش است.
جلد مجله: رازهایی برای حفظ و سربه راه کردن شوهران خود
سرتیتر یک روزنامه: عکسهایی از یک کودک خارجی
آیا شما شاه کلیدهای درک این مفاهیم را کشف کردید؟ آیا انگشت شما روی کلید آماده برای پاسخگویی است؟
تبریک میگویم؛ این مطالب همان تیزرهای تبلیغاتی هستند که برای گفتگو با هر انسان کنجکاو و یا خوشبین در خارج از مکان بیان این تبلیغات تضمین شدهاند. افراد حرفهای در نشر و پخش تیزرهای تبلیغاتی میدانند که با توجه به آن حس اولیهای که درون تمام ما انسانها است میتوانند مبادرت به پخش مستمر تبلیغات جهت تأثیرگذاری عمیق درون ما کنند. تیزرهای تبلیغاتی ذهن و مغز ما را نادیده گرفته و مستقیماً با خود شما صحبت میکنند.
«تبلیغات خوشایند است»
فکر میکنید چرا اخبار و رسانههای محلی از این تبلیغات استفاده میکنند؟ آیا به این دلیل نیست که آنها فکر میکنند یک شرکت با هدایت مشارکتی هستند! نه من اینطور فکر نمیکنم. دلیل این است که رسانهها عاشق تبلیغات هستند و دوست دارند آنها را بارها و بارها پخش کنند، چرا که از مزیت آن برای خود آگاه هستند.
بیشتر رسانهها به صورت خیلی شدید و آتشی مزاج به دنبال دستیابی به فناوری هستند، که اغلب بازاریابها هیچگونه سررشتهای از آن نداشته باشند. رسانههای زیرکتر نیز میدانند که اگر شخصی کنجکاو باشد، مجبور است دست به اقداماتی بزند تا حس کنجکاوی خود را ارضا کند. اجازه بدهید به شما بگویم چه چیزی تجزیه و تحلیل خوانندگان و حس کنجکاوی آنها را تقویت میکند. خوانندگان هر ماه عناوین خاصی را انتخاب میکنند، بنابراین ما باید داستان ها و مطالبی را ارائه کنیم که در فهرست مندرجات آنها جایی داشته باشد. اما تیم تحصیل کننده مطالب باید آنقدر قدرت موشکافی داشته باشد، تا حداقل بتواند روی مطالب ارائه شده تحلیل داشته باشد و سرتیتری را به عنوان جلد مجله انتخاب کند که تا مشتریان آن را دیدند، بر سر جای خود میخکوب شوند. من با شما شرط میبندم که مطالب انتخاب شده آنها به حدی است که حداکثر حس کنجکاوی را ایجاد می کند. به عنوان مثال اگر یک عنوان با مطلب تمرین برای کاهش وزن در فهرست مندرجات باشد، شاید آنها چندان توجهی به آن نکنند تا زمانی که عناوینی به صورت «چگونه میتوان به سرعت جلوی چاقی را گرفت» و یا «هرچقدر میخواهید غذا میل کنید هرچقدر میخواهید وزن کم کنید» و یا «رازهای شگفت انگیزی از کاهش وزن سریع» را ببینند. مردم میدانند که باید این تبلیغات را تحمل کنند، چرا که از حساب خود آنها برداشت میشود. به نظر شما آیا این همان استراتژی کار است؟ خودتان تصمیم بگیرید اما باید بدانید مطالب بالا از مجلهای به نام Readers Digest ، از موفقترین نشریههای جهان است.
تمام انسان ها دارای حس کنجکاوی هستند و تمام آدم ها میخواهند به آنها اجازه داده شود تا بدانند که دیگران چطور فکر میکنند. ما عاشق این هستیم که بدانیم چگونه بیاندیشیم که دیگر آدم ها آن گونه اندیشیدن را نمیدانند. وقتی یک مشتری به هر نوع دستوری از جانب شما عمل میکند، بهترین فرصت برای فروش محصولات است.
26 اردیبشهت 1395 | 1398 بازدید